پرش به محتوا
خانه » آموزشی » ژانرشناسی با دریا

ژانرشناسی با دریا

کم و بیش پیش می‌آید که از من درباره‌ی داستان‌نویسی و روند کاری آن سوال می‌کنند. اگر حال و حوصله‌ای باشد سعی می‌کنم در چند نوشتار دنباله‌دار و با ذکر مثال‌های مشخص درباره قصه‌نویسی توضیحات عملی و کاملی ارائه کنم. شاید جالب باشد که به این نوشته‌ها (مخصوصا همین نوشتار ژانرشناسی با دریا) به عنوان یک تمرین نویسندگی نگاه کنید. سعی کنید یک موقعیت ساده مانند نمونه‌ی طرح اولیه‌ی زیر ایجاد کنید و برای تک تک ژانرهایی که می‌شناسید و حتی به آنها علاقمند نیستید قصه‌ای کوتاه در حد یک پاراگراف بسازید. من همین مورد را در نوشتار زیر انجام داده‌ام. موقعیت ساده‌ای مانند حضور یک عاشق و معشوق در کنار ساحل ساخته‌ام و با چیزی که آنها در دریای روبرویشان می‌بینند قصه‌ی هر ژانری را مطابق با حال و هوای آن ژانر پیش برده‌ام.

شاید بد نباشد شما هم امتحان کنید.

 

ژانرشناسی با دریا: طرح اولیه

تصور کنید شما و معشوق‌تان در ساحل دریا بر روی شن‌های داغ ساحلی دراز کشیده‌اید و روبرویتان تصویر امواج دریا به چشم می‌آید. این یک تصویر اولیه و یک طرح نیمه‌داستانی خام است. خصوصا در این مورد، این طرح در هیچ‌یک از طبقات ژانرشناسی جای نمی‌گیرد.

حالا بیایید کمی جزئیات به این طرح اضافه کنیم.

 

ژانرشناسی: درام (درامِ خالص)

تصور کنید شما و معشوق‌تان در ساحل دریا بر روی شن‌های داغ ساحلی دراز کشیده‌اید و روبرویتان تصویر امواج دریا به چشم می‌آید. بین شما و یارتان گفت و گو آغاز می‌شود. از مسائل روزمره‌ی زندگی صحبت می‌کنید. از غم گرانی نان و بنزین و از سر و صدای بچه‌ی همسایه. از مشکلات زندگی‌ خودتان و از پستی و بلندی‌هایش صحبت می‌کنید. این می‌تواند نمونه‌ی کوچکی از یک طرح درام باشد.

 

ژانرشناسی: درام-رمانتیک

تمام گفت و گوها و مکان و شرایط بالا را در نظر داشته باشید و جزئیات زیر را نیز به آنها اضافه کنید.

حالا هوای صاف و آفتابی (یا هوای ابری و مه‌گرفته) بیشتر به چشم می‌آید. وزش باد کاملا احساس می‌شود. و همه‌ی اینها پیش‌درآمدی خواهد بود تا بین شما و معشوق‌تان گفتگوهای عاشقانه‌ای در بگیرد. حالا به جای صحبت‌های کلی از زندگی به زندگی و جزئیات زندگی خودتان می‌پردازید. از لحظه‌ی آشنایی‌تان می‌گویید. از اولین قرارها و اولین بوسه‌ها. از اولین هدیه‌ها و اولین خنده‌ها… و تمام لحظات رمانتیک زندگی‌تان حتی لحظات قهر و دلخوری‌تان به چشم می‌آید و در پس‌زمینه همچنان تصویر امواج آبی و آرام دریا به چشم می‌خورد.

 

ژانرشناسی: جنایی

شما و معشوق‌تان همان‌طور که بر لب ساحل نشسته‌اید و مشغول گفتگو هستید به یک باره متوجه نقطه سیاه رنگی در آبی دریا می‌شوید. کمی از بحث‌تان فاصله می‌گیرید و مشغول گمانه‌زنی درباره آن نقطه سیاه می‌شوید. سرانجام در می‌یابید که آن نقطه‌ی سیاه مربوط به یک جسد غرق شده در دریاست. حالا آشوب و اضطراب جایگزین لحظات خوشتان می‌شود. جسد لحظه به لحظه به ساحل نزدیک‌تر می‌شود و در نتیجه خواهید فهمید که آن جسد با دست و پای بسته به آب انداخته شده است.

 

ژانرشناسی: جنایی-معمایی

حالا که جسد کاملا به لب ساحل رسیده است کمی به آن دقیق‌تر می‌شوید. آن را کاملا از آب بیرون می‌کشید و قصد دارید با وارسی جیب‌هایش از هویتش پرده بردارید. اما به جای کارت‌های هویتی به برگه کاغذی می‌رسید که با خطوط غریب و ناآشنایی عبارات نامفهومی بر روی آن نوشته شده است. ممکن است فرد یا گروهی کمی بعد به دنبال جسد در خط کناره‌ی ساحلی به جستجو بپردازند و شما که از وجود آن برگه کاغذ مطلع هستید خود را در مرکز یک معما احساس می‌کنید. این‌جا می‌توانید پا به فرار بگذارید و تنها با آن برگه کاغذ با حل کردن آن معما دست و پنجه نرم کنید و یا منتظر بمانید…

 

ژانرشناسی: جنایی-معمایی-اکشن

فرد یا گروه تبهکاری که برای به دست آوردن جسد لبه‌ی ساحلی را جستجو می‌کردند سرانجام شما را در کنار جسد می‌بینند. تفنگ‌ها بیرون می‌آیند و شما را نشانه می‌گیرند. از شما سوالات مربوط و نامربوط زیادی پرسیده می‌شود. لحظه به لحظه دایره محاصره‌ی شما تنگ‌تر می‌شود. معشوق‌تان اکنون در چنگال یک تبهکار قرار گرفته است و سعی دارد او را در ازای آن برگه کاغذ با شما معامله کند و شما در فکر این هستید که چگونه هم برگه کاغذ و هم معشوقتان را با هم داشته باشید. می‌توانید در یک فرصت کوتاه کاغذ را ببلعید و سریع خاطرنشان کنید که شما و معشوقتان تنها افرادی هستید که از مضمون آن نامه مطلع هستید و آن گروه تبهکار برای فهمیدن مضمون نامه نیاز به هر دوی شما خواهد داشت.

 

ژانرشناسی: جنایی-معمایی-اکشن-ترسناک

در اثر اتفاق کوچکی که می‌افتد فرصتی دست می‌دهد که شما و معشوق‌تان از دست تبهکاران بگریزید. این اتفاق کوچک می‌تواند حضور پلیس محلی در اطراف یا ورود افراد عادی و عمومی به ساحل باشد تا فرصت فرار برای شما مهیا شود. چراکه ظاهرا تبهکاران نمی‌خواهند در حضور دیگران دست به جنایت بزنند یا دیگران را نیز به مساله‌ای که در گیر آن هستند کنجکاو کنند. حالا شما و معشوقتان از دست آنها پا به فرار گذاشته‌اید و سریع خود را به اتومبیل‌تان می‌رسانید و سریع جاده‌های ساحلی را با سرعت هرچه تمامتر طی می‌کنید و در طول تمام مسیر نگران پشت سر خود هستید. این نگرانی از شناسایی توسط افراد تبهکار تا مدت‌ها زندگی شما و معشوق‌تان را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

 

ژانرشناسی: جنایی-معمایی-ماجراجویی

قبل از آنکه تبهکاران شما را با نامه در کنار جسد و در کنار ساحل بیایند شما و معشوق‌تان در جایی پناه گرفته‌اید. آنها سرانجام جسد را پیدا می‌کنند و سعی می‌کنند همان نامه که در اختیار شماست را بیایند. در این بین از لابه‌لای صحبت‌های آنها متوجه می‌شوید که آن نامه مربوط به یک نقشه‌ی گنج یا چیز قیمتی و مهمی است. بنابراین با احتیاط به خانه برمی‌گردید و سعی می‌کنید از راز آن نامه عجیب مطلع شوید و خود به تنهایی به کشف گنج مخفی شده بپردازید.

 

ژانرشناسی: درام-علمی تخیلی

کمی به عقب‌تر برمی‌گردیم. به لحظاتی که تازه متوجه حضور نقطه‌ی سیاه‌رنگی در آبی دریا شده‌اید. کمی می‌گذرد و تمام احتمالات ممکن را با معشوق‌تان از نظر می‌گذرانید و سرانجام وقتی که آن نقطه‌ی سیاه‌رنگ به اندازه کافی به ساحل نزدیک شد متوجه می‌شوید که با چیزی شبیه به زیردریایی، چیزی شبیه به یک سفینه‌ی عجیب طرف هستید. در نهایت وقتی که سفینه کاملا به ساحل رسید از روی کنجکاوی به بررسی وضعیت آن می‌پردازید و متوجه چیزهای عجیب‌تری درباره آن می‌شوید. آن سفینه می‌تواند سفینه‌ای از خارج از زمین و سیارات بیگانه، یا سفینه‌ای باشد که از گذشته به حال یا از آینده به حال در زمان سفر کرده است. حتی ممکن است آن سفینه از یک جهان موازی دیگر طی تداخلی به جهان حال حاضر پرتاب شده باشد.

 

ژانرشناسی: درام-جنگی

شما و معشوق‌تان مثلا در زمان یک جنگ جهانی یا جنگ داخلی بر لب ساحل نشسته‌اید و وجود آن نقطه‌ی سیاهرنگ مربوط به یک زیردریایی از ناوگان دریایی دشمن است که لحظه به لحظه به خط ساحلی نزدیک می‌شوید. شما که یک کهنه‌سرباز بازنشسته جنگی یا مجروح جنگی هستید که دیگر قادر به ادامه جنگ نبودید خود را در لحظه‌ای درمی‌یابید که مجبورید برای نجات جان خود، معشوق‌تان و بقیه هم‌میهنانتان دست به کار شوید. بنابراین سریع به سمت اتومبیل‌تان می‌دوید. اسلحه‌تان را برمی‌دارید و با فریاد کمک از دیگر افراد حاضر در ساحل کمک می‌طلبید تا نقشه‌ی هجوم مخفیانه‌ی دشمن را نقش بر آب کنید.

 

ژانرشناسی: درام-موزیکال

شما و معشوق‌تان بر لب ساحل نشسته‌اید و گرم گفتگو هستید. ممکن است ساززن رهگذری برای لحظه‌ای از کنارتان بگذرد و شما که برای ایفای نقش یک عاشق رمانتیک سرازپا نمی‌شناسید از آن ساززن بخواهید که برایتان ترانه‌ای بنوازد و در این لحظات شما و معشوق‌تان با آن همخوانی می‌کنید.

یا اینکه کلیه‌ی جملات گفتگو با معشوق‌‌تان را با زبان ترانه و با گیتاری که با خود به لب ساحل آورده‌اید اجرا می‌کنید.

 

ژانرشناسی: مستند

شما در ابتدای طرح هستید و بر لب ساحل نشسته‌اید. این می‌تواند یک مستند درباره همان جنازه‌ای باشد که شما آنرا برای اولین بار در ساحل دریا کشف کرده‌اید و قصه‌ای که در پی آن برایتان رقم خورده است. دوربین با شما به گفت و گو می‌‌نشیند. چند بازیگر نقش شما و معشوقتان را در ساحلی شبیه به همان ساحل واقعی زندگی‌ خودتان بازی می‌کنند. و صدای شما در پس‌زمینه شنیده می‌شود که توضیحاتی درباره کشمکش‌های ایجاد شده می‌دهید.

 

ژانرشناسی: درام-کمدی

شما و معشوق‌تان لب ساحل نشسته‌اید و متوجه نقطه‌ی سیاهرنگی در آبی دریا شده‌اید. هرلحظه بیشتر و بیشتر کنجکاو می‌شوید و در نهایت آن نقطه‌ی سیاهرنگ که ظاهرا یک بسته‌ی بزرگِ پوشیده‌شده با پلاستیک سیاه‌رنگ است را کاملا شناسایی می‌کنید. سعی می‌کنید آنرا از ساحل بیرون بکشید. پایتان به هم گره می‌خورد. با سر توی آب دریا واژگون می‌شوید. معشوق‌تان از خنده شکم‌درد می‌گیرد و شما کماکان مشغول کلنجار رفتن با بسته‌ی سیاه‌رنگ هستید… این می‌توانید شروع یک قصه‌ی درام-کمدی باشد.

 

ژانرشناسی: درام-خانوادگی

با معشوق‌تان لب ساحل نشسته و مشغول گفتگواید. صحبت به سرزدن به بزرگترها می‌رسد و تصمیم می‌گیرد برای مهمانی آخر هفته پدر و مادر هردویتان را برای یک ضیافت شام دعوت کنید. موارد مطرح شده در این طرح کم و بیش مربوط به یک خانواده و صحبت‌های معمول بین آنها و مشکلات کوچک و عمومی آنهاست.

 

ژانرشناسی: درام-فانتزی

شما و معشوق‌تان بر لب ساحل نشسته‌اید و متوجه نقطه‌ی سیاه‌رنگ عجیبی در آبی دریا می‌شوید. کمی صبر می‌کنید تا امواج آن نقطه را به نزدیک ساحل بکشانند و شما در این بین درباره ماهیت آن نقطه با معشوق‌تان گفتگو می‌کنید. سرانجام پی می‌برید که آن نقطه‌ی سیاهرنگ مربوط به یک اسب شاخدار افسانه‌ای یا اژدهای دوسر عجیبی است که از اعماق دریا و از فرط کثیفی آن به ساحل پناه آورده است. شما و معشوق‌تان از آن موجود عجیب به عنوان یک حیوان خانگی نگهداری می‌کنید و مشکلات احتمالی نگهداری یک موجود افسانه‌ای دردسرهای متفاوتی برایتان ایجاد می‌کند.

این نوشتار به مرور تکمیل می‌شود…

نظر خودتان را بگویید. شما چه فکر می‌کنید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *