فرض کنید یک معلم ریاضی قصد آموزش «مبحث جمع یا بعلاوه» را دارد. او قصد دارد دو دایره مجزا رسم کند و در یکی از آنها 3 نقطه زرد و دیگری 2 نقطه قرار دهد و در نهایت با جمع کردن این دو دایره به مفهوم «بعلاوه» بپردازد و به عدد 5 برسد.
پس از کشیدن یک دایره و چند نقطه‌ی زرد در داخل آن از دانش‌آموزان می‌پرسد آیا سه نقطه‌ی زرد در داخل دایره سیاه می‌بینید؟ تا بعد از پاسخ آری دانش‌آموزان به ادامه بحث اصلی ریاضی آنروز برسد.
(معلم ریاضی سعی می‌کند بگوید که در دایره‌ی سیاهرنگ، سه نقطه‌ی زرد رنگ وجود دارد.)
او می‌پرسد «آیا سه نقطه‌ی زرد در داخل دایره سیاه می‌بینید؟»
نایاک و امثالهم مانند تمام مغالطه‌کاران در نقش دانش‌آموزان این کلاس رفتاری مانند مثال‌های زیر دارند.
تصور کنید هریک از جملات زیر از زبان یک دانش‌آموز در مقابل تخته سیاه و معلم ریاضی بیان می‌شود:
دانش‌آموزان چه می‌گویند و چه می‌پرسند؟
- وجود نقطه‌های قرمز به خاطر تحریم‌های ظالمانه غرب است. (که کاغذ پاره‌ای بیش نیستند) (منحرف کردن بحث. اشاره به چیز دیگری که موضوع بحث نیست)
- کار دشمنان خارجی است. آنها به شما القا می‌کنند که نقاطی در دایره وجود دارد. چیزی وجود ندارد. (نادیده گرفتن)
- چند غبار خاکستری رنگ در داخل یک مثلث بود که بحمدالله با یک فوت برطرف شدند. (اطلاع‌رسانی اشتباه)
- اگر معلم علوم اجازه بدهد تخته سیاه را از کلاس بیرون می‌اندازیم. (تهدید)
- در مستطیل سرخ هیچ مثلث قهوه‌ای وجود ندارد (عوض کردن بحث)
- دایره بخوره زمین هوا میره نمی‌دونی تا کجا میره (تمسخر موضوع)
- نقطه نشان کشور اسرائیل و یکی از علائم فرقه بهائیت است.
- مشخص است که در زیر کلمه اسرائیل 2 نقطه وجود دارد. واضح‌تر آنکه «ب» بهائیت 1 نقطه دارد! مجموع دو نقطه‌ی اسرائیل و 1 نقطه‌ی ب بهائیت برابر است با 3. معلم ریاضی نفوذی است. (اشاره اشتباه به ارتباط با دشمن فرضی / بچه‌بازی)
- فشار هوای اطراف در بیرون دایره، باعث شده که بنظر برسد در داخل دایره نقطه دیده شود. (بحث شبه علمی / اما و اگر)
- آیا معلم ریاضی ناهار خورده است؟ (بلاهت)
- نقطه‌های زرد دیروز از مرز محیط دایره خارج شدهاند.
- معلم ریاضی، معلم این مدرسه نیست! از مدرسه دیگری آمده است و بنابراین آموزش او صحیح نیست. (قانون)
- نقطه‌ای دیده نمی‌شود. مطمئن هستید که وجود دارند؟ (ایجاد شک)
- معلم ریاضی به خاطر بیماری ایدز دچار التهاب راست‌روده و بیماری پارکینسون است. (بجای نقد موضوع، بی‌شرفانه برای راوی نقد حاشیه می‌سازند)
- بلکل ریاضی علم نیست.
- معلم ریاضی اساسا وجود ندارد.
- معلم ریاضی رفتاری شبیه به ربات دارد. به چشم‌هایش دقت کنید! (بحث نقطه است/ بحث معلم نیست)
- گچِ دستِ معلم رنگی نیست که بخواهد سیاه یا زرد بکشد! (بلاهتِ شبه‌علمی)
- معلم ریاضی دوجنسه است.
- ما در این کلاس درس نمی‌خوانیم که بخواهیم پاسخ معلم ریاضی‌اش را بدهیم.
- جواب معلم ریاضی را به مدیر مدرسه واگذار می‌کنیم.
- معلم ریاضی از کودکی تحت عمل پارکینسون قرار داشت. وی بیماری زمینه‌ای دارد. (موضوع اصلی چیز دیگری است. موضوع معلم نیست! نقطه‌ها هستند)
- ریاضی حاصل حقه‌بازی و دسیسه غرب است.
- در کتاب مقدس مسیحیان به ریاضی اشاره نشده و از نقطه‌های زرد به عنوان کفار یاد شده است.
- مربع‌های صورتی نقاط زرد را رهبری و هدایت می‌کنند. (اشاره به چیزی که مطلقا مورد بحث نیست)
- به نقطه‌های بنفش مستقر در مستطیل ارغوانیِ تخته‌سیاهِ کلاس بغلی راکت و موشک پرتاب می‌کنیم.
- به شیشه‌ی پنجره یا پس‌گردن معلم ریاضی، خرده گچ رنگی یا ماش و کاغذ له‌شده‌ی تُفی به‌وسیله لوله‌خودکار پرتاب می‌کنیم.
- چرا اجازه می‌دهید که در تخته‌سیاه یک کلاس دیگر، معلم جغرافی شش‌ضلعی‌های نارنجی و مثلث‌های داخل مربع را پاک کند. (بچه‌بازی انحرافی)
- اگر نقطه‌ای وجود دارد چرا روی دیوار پارک محله‌مان دیده نمی‌شود؟ (حماقت مقدس)
- منبعی وجود دارد که اثبات کند اساسا چیزی به نام «نقطه» ماهیت خارجی دارد؟ (به دنبال منبع)
- دایره‌ای وجود ندارد. نقطه کجاست؟ (تکذیب)
- چند لکه کوچک دیده می‌شوند، اما مربع را نمی‌بینیم. (تکذیب اصل اولیه / اشاره به چیزی که مورد بحث نیست)
- استفاده از لفظ دایره درست نیست. به خانواده‌ی فیزیکدانان توهین می‌شود. بگویید: «گردالی»
- اگر معلم ریاضی ادعا می‌کند که نقطه‌ی زردی وجود دارد چرا تخته‌سیاه سبزرنگ است؟ (ها؟!)
- انگشت معلم ریاضی کثیف و رنگی است. احتمالا سهواً چند لکه در درون دایره کشیده شده است.
- معلم ریاضی زیر لب اشاره کرده که اشتباها چند نقطه رنگی کشیده است.
- من در داخل دایره هستم. نقطه‌ی زردی نمی‌بینم. شما کجا هستید؟
- تخته سیاه دارای برآمدگی و تورفتگی و خراشیدگی و شکستگی است. بنابراین درس ارائه شده بر این تخته‌سیاه اصالت ندارد.
- تخته‌سیاهِ اصلی این طرف کلاس است.
- خواهر معلم ریاضی مشکل اخلاقی دارد. (به معلم ریاضی چه ربطی دارد؟ به نقطه‌ها چه ربطی دارد؟ نقطه را می‌بینید یا نه؟)
- برای زنگ تفریح دوست دارم که حلیم بخورم. (انحراف بحث و تمسخر)
- بخاطر همدردی با بغل دستی‌ام، در زنگ تفریح حلیم نمی‌خورم. (فراموش کردن مشکل)
- باید به نقطه‌های زرد تیراندازی کنیم.
- کلمه‌ی «زرد» فقط یک نقطه دارد. معلم ریاضی دروغگوست.
- مبصر کلاس و مأمور و معذور هستم. شغلم دانش‌آموزی است. مدیر مدرسه گفته است کسی کلاس را کثیف نکند. معلم به بهانه‌ی تدریس تخته‌سیاه را کثیف کرده است. پس نقطه‌ها را پاک می‌کنم.
- نقطه‌ی زرد را دانش‌آموزان شیفت صبح کشیده‌اند و به بحث ریاضی و امروز ما مرتبط نمی‌شود.
- نقطه‌های زرد را دیدیم ولی اگر نقطه زرد پاک شود با چه چیزی درس بخوانیم؟
- دایره هنوز درست ترسیم نشده است. امتداد خط آن دارای بریدگی است. بنابراین دایره‌ای وجود ندارد. (ایراد واهی شبه‌علمی)
- نقاط زرد قصد دارند کلیت دایره را به زیر سوال ببرند و آنرا تجزیه کنند. معلم ریاضی به جای دایره، میخواهد در آینده‌ی نزدیک پاره خط رسم کند. از معلم ریاضی شکایت می‌کنیم. (حماقت مهران مدیری ها)
- نقطه در مفاهیم اسطوره‌شناسی همیشه با رنگ آبی نشان داده شده است. بهتر است معلم ریاضی نقطه آبی بکشد.
- مگر گچ سیاهرنگ داریم که دایره سیاهی کشیده شده باشد؟ گچ زرد کجاست؟ چطور و با چه وسیله‌ای نقطه‌ی زردِ ادعایی معلم ریاضی کشیده شده است؟!
- چرا گچی که در دستِ معلم ریاضی‌ست سفیدرنگ است؟!
- با کثیف کردن تخته‌سیاه جواب معلم کلاس بعدی را چه خواهید داد؟ (بی اهمیت نشان دادن)
- و…
موارد بالا پاسخ نایاک و مغلطه‌کاران در نقش دانش‌آموزانِ این مثال است به این پرسش که: «در درون دایره‌ی سیاه، سه نقطه‌ی زرد می‌بینید یا نه؟!»
شما چه؟! سه نقطه‌ی زرد را می‌بینید؟
حالا تصور کنید چهره‌ی معلم ریاضی بخت‌برگشته را که میخواهد با این همه دانش‌آموز نفهم سر و کله بزند و مفهوم عدد «3» را به آنها بیاموزد. و بعد به این مطلب برسد که مثلا 3 + 2 مساویست با 5
خب حالا راه حل چیست؟
معلم ریاضی باید این دانش‌آموزان را از کلاس بیرون بیندازد و ابداً برای آنها توضیح اضافه‌ای ندهد. خلاصه و مفید: «بحث ممنوع! بلاک»
چرا؟ چون کاملا مشخص است این به ظاهر دانش‌آموزان اساسا قصد آموزش و یادگیری ندارند و در پی شلوغ کردن کلاس و پرت کردن حواس بقیه و وقت‌کشی هستند تا صدای زنگ تفریح به گوش برسد!
ذهن آنها (به اصطلاح کامپیوتری) write protected است. یعنی قابلیت اضافه شدن ندارد. فقط خواندنی است. مانند رم گوشی شماست که نیم‌سوخته است و هیچ فایل دیگری بر روی آن کپی نمی‌شود. اما با کمی کش و قوس فایل‌هایی که پیش از این بر روی آنها کپی شده بودند حالا هم قابلیت پخش شدن و استفاده دارند. مانند طوطی‌های سخنگویی هستند که حافظه‌شان تکمیل شده، پیر شدهاند و فقط چیزهایی که از قبل بلد بوده‌اند را می‌توانند مدام تکرار کنند.
به عنوان نکته‌ی آخر اگر با این مثال ساده (معلم ریاضی و بحث 3 نقطه‌ی زرد) هنوز اصل مطلب را متوجه نمی‌شوید، یک جای کار لنگ است و می‌لنگد.
اگر اصرار دارید که دانش‌آموز این کلاس هستید و چنین سوالاتی در ذهنتان دارید و معتقید که باید معلم ریاضی پاسخگو باشد، با عرض معذرت کاملاً نفهم هستید. مطالعه کنید، فیلم ببینید، کتاب بخوانید، ترانه گوش کنید، اطلاعات و هوشتان را بالا ببرید، شاید چیزی دستگیرتان شد.
هنوز نمی‌فهمید؟! زیر یا توی کفشتان را نگاه کنید! ریگی به کفشتان نیست؟!
