کم و بیش پیش میآید که از من دربارهی داستاننویسی و روند کاری آن سوال میکنند. اگر حال و حوصلهای باشد سعی میکنم در چند نوشتار دنبالهدار و با ذکر مثالهای مشخص درباره قصهنویسی توضیحات عملی و کاملی ارائه کنم. شاید جالب باشد که به این نوشتهها (مخصوصا همین نوشتار ژانرشناسی با دریا) به عنوان یک تمرین نویسندگی نگاه کنید. سعی کنید یک موقعیت ساده مانند نمونهی طرح اولیهی زیر ایجاد کنید و برای تک تک ژانرهایی که میشناسید و حتی به آنها علاقمند نیستید قصهای کوتاه در حد یک پاراگراف بسازید. من همین مورد را در نوشتار زیر انجام دادهام. موقعیت سادهای مانند حضور یک عاشق و معشوق در کنار ساحل ساختهام و با چیزی که آنها در دریای روبرویشان میبینند قصهی هر ژانری را مطابق با حال و هوای آن ژانر پیش بردهام. شاید بد نباشد شما هم امتحان کنید. ژانرشناسی با دریا: طرح اولیه تصور کنید شما و معشوقتان در ساحل دریا بر روی شنهای داغ ساحلی دراز کشیدهاید و روبرویتان تصویر امواج دریا به چشم میآید. این یک تصویر اولیه و یک طرح نیمهداستانی خام است. خصوصا در این مورد، این طرح در هیچیک از طبقات ژانرشناسی جای نمیگیرد. حالا بیایید کمی جزئیات به این طرح اضافه کنیم. ژانرشناسی: درام (درامِ خالص) تصور کنید شما و معشوقتان در ساحل دریا بر روی شنهای داغ ساحلی دراز کشیدهاید و روبرویتان تصویر امواج دریا به چشم میآید. بین شما و یارتان گفت و گو آغاز میشود. از مسائل روزمرهی زندگی صحبت میکنید. از غم گرانی نان و بنزین و از سر و صدای بچهی همسایه. از مشکلات زندگی خودتان و از پستی و بلندیهایش صحبت میکنید. این میتواند نمونهی کوچکی از یک طرح درام باشد. ژانرشناسی: درام-رمانتیک تمام گفت و گوها و مکان و شرایط بالا را در نظر داشته باشید و جزئیات زیر را…
زندگی، داستانِ کوتاه و کمی بیشتر